الگوشناسی چارت های شمعی و تشخیص سیگنال های بازار را برای ارزهای دیجیتال بشناسیم!

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)

به لحاظ الگوشناسی ، فنجان و دسته در چارت ها مطابق نامش یک فنجان با دسته است. فنجان به شکل “U” شکل گرفته و دسته دارای ریزش اندکی است. معمولاً سمت راست این الگو حجم معاملات کم است و ممکن است مدتی برابر با هفت هفته یا حداکثر ۶۵ هفته داشته باشد.

هنگامی که یک سهم این الگو را تشکیل می دهد به این معناست که در حال حاضر بیشینه قیمت های گذشته خود را تجربه می کند. در این حالت احتمالاً فشار فروش از سوی سرمایه گذارانی که قبلا در سطوح قیمتی بالا خریداری نموده اند، به بازار تحمیل می شود. فشار فروش به احتمال زیاد قیمت را تقویت می کند؛ همراه با یک روند نزولی به مدت چهار روز تا چهار هفته. فنجان و دسته به عنوان یک الگوی صعودی محسوب می شود و برای شناسایی فرصت های خرید استفاده می شود.

الگوی پرچم (Flag)

پرچم یک الگوی مستطیلی کوچک است که در برابر روند قبلی قرار دارد. اگر روند قبلی صعودی بود، پس پرچم به سمت پایین حرکت می کند و بالعکس. از آنجایی که پرچم ها معمولاً برای مدت زمان کوتاهی تشکیل می شوند و فرصت کمی برای واکنش به بیشینه و کمینه قیمت ها وجود دارد، قیمت فقط باید در دو خط روند موازی باشد.

زمانی که قیمت ها در بالا یا پایین خط روند صعودی یا نزولی پرچم شکسته می شوند، وارد تجارت آن سهم شوید. حد ضرر خارج از پرچم در طرف مقابل نقطه شکست تنظیم می شود. توجه داشته باشید که اگر خطوط موازی پرچم شیبدار باشند، نقطه شکست (ورود) در طول زمان تغییر می کند. پرچم ها اغلب به عنوان الگوهای تدریجی در نظر گرفته می شوند، به این معنی که نقاط شکست به لحاظ نظری تمایل دارند در همان مسیر حرکت پیشین رخ دهند.

الگوی پرچم سه گوش (Pennant)

پرچم سه گوش یک الگوی تدریجی در تحلیل تکنیکال است. هر حرکت بزرگی که در یک سهام وجود دارد، میله پرچم (Flagpole)، به دنبال آن یک دوره تثبیت با خطوط روند همگرا، پرچم سه گوش، رخ می دهد و به دنبال آن شکستن مقاومت ها در همان جهت به عنوان حرکت بزرگ اولیه، در نیمه دوم میله پرچم، اتفاق می افتد.

الگوی پرچم سه گوش که از لحاظ ساختاری شبیه به پرچم است، در طول دوره تثبیت خود خطوط روند همگرا دارد و از یک تا سه هفته زمان می برد. حجم معاملات در هر دوره پرچم سه گوش نیز مهم است. حرکت اولیه باید حجم زیادی داشته باشد، در حالی که پرچم سه گوش باید حجم ضعیفی داشته باشد که به دنبال آن افزایش حجم هنگام شکستن مقاومت ها رخ می دهد.

الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle)

 

اغلب در الگوی نمودارهای صعودی،تشخیص الگوی مثلث صعودی نه تنها آسان نیست بلکه به عنوان یک سیگنال ورودی یا خروجی محسوب می شود. لازم به ذکر است که یک روند شناخته شده باید رخ دهد تا مثلث به عنوان الگوی تداوم در نظر گرفته شود. در شکل بالا شما می توانید یک روند صعودی را مشاهده کنید که در آن تمایل به صعود و خط تقاضا (demand line) مشاهده می شود. دو بیشینه در خط بالایی تشکیل شده است. این بیشینه ها نیازی نیست به یک نقطه قیمتی برسند بلکه باید به یکدیگر نزدیک شوند.

در ابتدا ممکن است خریداران قادر به شکستن خط عرضه نباشند و باید چندین گام قبل از رسیدن به بیشینه قیمتی جدید انجام شود. تحلیلگران از افزایش حجم معاملات به عنوان نشانگر کلیدی برای دستیابی به بیشینه قیمت استفاده می کنند. الگوی مثلث صعودی حدود چهار هفته طول خواهد کشید و بیش از ۹۰ روز پایدار نخواهد ماند. اکثر تحلیلگران، شکست خط بالای مثلث که با افزایش حجم همراه است را نشانه ای برای ورود به بازار جهت دستیابی به رشد شارپی می دانند.

الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle)

 

مثلث نزولی عمدتاً در روند نزولی بازار و اغلب به عنوان یک سیگنال خروج شناخته می شود. همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید، از دیدگاه الگوشناسی برعکس تصویر الگوی مثلث صعودی است. دو کف قیمتی در نمودار بالا خط مسطح پایین مثلث را تشکیل می دهند که باید از لحاظ قیمتی به بکدیگر نزدیک باشند. توسعه مثلث نزولی همانند مثلث صعودی، از لحاظ زمانی یکسان است و همچنین حجم معاملات باز هم نقش مهمی در شکستن روند نزولی دارد.

الگوی مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)

تا کنون به لحاظ الگوشناسی با دو الگوی مثلث نزولی و صعودی آشنا شدیم. مثلث متقارن، به عنوان الگوی تداوم توسعه یافته در بازار که عمدتاً بدون هدف در حرکت است، شناخته می شود. عرضه و تقاضا در زمان تشکیل این الگو یکسان است.

در طول این دوره تردید های زیادی در رابطه با تجارت وجود دارد و بالاترین و پایین ترین قیمت ها هر دو در نوک مثلث با حجم نه چندان قابل توجهی جمع شده اند. با این حال هنگامی که سرمایه گذاران متوجه شوند که راه حل مسأله چیست، بازار آنها را به سمت صعود یا نزول، با حجم نسبتاً بزرگی از معاملات روبرو خواهد کرد که نسبت به دوران بی تحرکی بازار یک شکست قیمتی مهم ارزیابی می شود.

الگوی گوش ماهی افزایشی (Ascending Scallop)

Scallops یا گوش ماهی ها، شایع ترین الگوهای نموداری هستند امّا عملکرد ضعیفی بخصوص در بازار های نزولی دارند. شکست های رو به پایین در الگوی گوش ماهی افزایشی می تواند به شدت تغییر جهت داده و معکوس عمل کند. این الگو را با دقت بررسی کنید و اطمینان داشته باشید که در محل توقف قرار داشته باشید.

الگوی گوش ماهی کاهشی (Descending Scallop)

از دیدگاه الگوشناسی معامله گران جهت محاسبه قیمت هدف، تفاوت بین بیشینه و کمینه قیمت در الگوی سهام را اندازه گیری می کنند. این تفاوت ضریبی از قیمت هدف (به میزان ۳۰-۳۵%) می باشد . این نتیجه باید از پایین ترین دره محاسبه شود تا بتوان هدف قیمتی صحیح را بدست آورد.

الگوی سر و شانه (Head And Shoulders)

 

در تحلیل تکنیکال و از دیدگاه الگوشناسی ، الگوی سر و شانه توصیف یک نمودار خاص است که پیش بینی یک روند صعودی به نزولی را انجام می دهد. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه یکی از قابل اطمینان ترین الگوهای انحراف روند است. سر و شانه یکی از چندین الگویی است که با درجه های مختلف دقت نشان می دهد روند صعودی بازار رو به پایان است.

این الگو شامل سه جزء میباشد که پیک های قیمتی اول و سوم شانه ها و پیک دوم سر است:

۱- پس از یک روند صعودی طولانی مدت، قیمت ها تا بیشینه آن افزایش می یابند و پس از آن کاهش می یابد تا یک گودال تشکیل شود.
۲- قیمت دوباره افزایش می یابد تا بیشینه قیمت دوم را به میزان قابل ملاحظه ای بالاتر از اوج اولیه قرار دهد و دوباره کاهش می یابد.
۳- قیمت سومین بار افزایش می یابد، اما تنها به سطح اولین قله، قبل از آنکه بار دیگر کاهش یابد.

الگوی الماس (Diamond Pattern)

در تحلیل تکنیکال، الماس الگوی برگشتی است که برای نشان دادن پایان یا شروع روند صعودی استفاده می شود. این الگوی نسبتاً غیر معمول جهت شناسایی دوره ای استفاده می شود که روند قیمت دارایی ها شروع به گسترش و سپس تضعیف می کنند. این الگو به دلیل شکل آن در نمودار، الماس نامیده می شود. از الگوی الماس بالا جهت شناسایی پایان روند صعودی استفاده می شود.

از آنجایی که سرمایه گذاران تکنیکال از این الگو برای پیش بینی برگشت روند صعودی استفاده می کنند، زمانی که قیمت پایین تر از خط روند صعودی پایین قرار می گیرد به عنوان موقعیت کوتاهی جهت سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود. به طور کلی، اهداف قیمتی معمولاً برابر با (قیمت ورودی – فاصله بین بالا و پایین الگو) است.

الگوی مستطیل (Rectangle Pattern)

مستطیل یک الگوی تداوم است که از دیدگاه الگوشناسی به عنوان محدوده تجارت طی مکث کوتاهی در معاملات بازار شکل می گیرد. این الگو به وضوح توسط دو حداکثر و دو حداقل قابل مقایسه شناسایی می شود. بیشینه و کمینه ها بهم متصل شده و دو خط موازی را تشکیل می دهند که بالا و پایین یک مستطیل را ایجاد می کنند. الگوی مستطیل گاهی اوقات به عنوان محدوده تجارت، محدوده تثبیت قیمت ها یا محدوده تراکم شناخته می شود.

الگوی کف دوگانه (Double Bottom Pattern)

کف دوگانه یک الگوی برگشتی صعودی است که معمولاً در نمودارهای نواری، خطی و شمعدانی یافت می شود. همانطور که از نامگذاری آن بدست می آید، این الگو از دو کف متوالی تشکیل شده که تقریبا برابر با قله متوسط میانی است. هنگامی که قیمت بسته شدن (closing price) در دومین برگشت خود است و قیمت آن به بیشینه اولین برگشت نزدیک می شود؛ اگر گسترش قابل ملاحظه ای در حجم معاملات دیده شود، باید در قیمت بیشینه اولین برگشت شروع به سرمایه گذاری نمود. مطابق شکل بالا، سود حاصل از تجارت باید در دو نوبت به میزان فاصله حدضرر تا قیمت ورودی برداشت شود.

تهیه شده توسط وبسایت آتادکس

[related_post themes="flat" id="36132"]

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *